سلام بر وارث آب و آفتاب 

بر سایه ی مهتاب 

سلام بر آنکه عاشق پیشه است 

غزلی در وصف آن اینه است 

چه خوش گوار است حس حضور تو که در نهایت میتوانی جهانی این چنین غرق در نداشته ها را از داشتن سیراب کنی . آقا جان نیامدنت واقعا به درازا کشید بیا که زمین تشنه است آدمها خسته اند و من دلگیرم     آقا جان دیگر وقت آمدنت است .

چه سوز عجیبی داره این آهنگ آخری . شاید هر روز ده بار این کلیپ رو نگاه میکنم 

این نامه رو لیلا فقط بخونه فقط میخوام که حالمو بدونه 

.

لیلای من 

دریایی من 

کجایی

.

چقدر دلم برات شده 

کاش میتونستم برگردم به یک سال پیش . حداقل به یک سال پیش

امروز روز عجیبی بود 

یه نفر که دقیقا نمیدونم کی بود و چی بود و چه هدفی داشت اومد زیر پستم نظراتی نوشت که خودم هم شاخ درآوردم انگار هدفش این بود که تو رو به جان من بیاندازه! به هدفش هم رسید 

نوشته بود چرا نظرات منو پاک میکنی من که دیشب رو تا صبح باهات حرف زدم مگه دوسم نداری؟ 

رفتم دایرکت بهش گفتم این چه چرت و پرتهاییه که مینویسی اره دیشب پیام دادی بهم منم گفتم متاهلم قصد دوستی با هیچ بنی بشری رو هم ندارم یه عشق دارم برای هفت پشتم کافیه . گفتم با این پیامهات برام دردسر درست میکنی !و  همین اتفاق هم افتاد عصری دوباره بهم پیام داد که یکی با این مشخصات بهم پیام داده که پیوندتان مبارک گفتم  ببین باعث چه سوتفاهمی شدی؟ تو هدفت چیه ؟ 

اما اون هم یه دیونه به تمام عیار بود شروع کرد به چرت و پرت گفتن که تو لیاقت عشق هیچ کس رو نداری و خودتو دست بالا میگیری و از این حرفا خیلی حرصش گرفته بود که من به هیچ عنوان باب دوستی باهاش رو باز نکردم و گفتم تو دل لیلی جای دو تا عشق نیست . اخرش بهم گفت به جهنم